سرطان کلیه

کلیه‌

کلیه‌ها یک جفت از اندام بدن انسان هستند که در دو سوي ستون فقرات و در قسمت پایین شکم قرار دارند. بالای هر کلیه یک غده آدرنال (Adrenal Gland) چسبیده ‌است. توده‌ای از بافت چربی و یک لایه بیرونی از بافت فیبری (فاسیای ژروتا) (Gerotas Fascia)، کلیه‌ها و غده‌های آدرنال را در بر می‌گیرد.

کلیه‌ها بخشی از مجاری ادرار هستند. آنها با جداسازی مواد زائد و آب اضافی از خون، ادرار تولید می‌کنند. ادرار در فضایی خالی (لگنچه کلیه) در وسط هر کلیه جمع می‌شود، و سپس از طریق لوله‌ای به نام حالب (Ureter) به مثانه می‌ریزد، و از طریق لوله دیگری به نام پیشابراه (Urethra) از بدن دفع می‌شود.

کلیه‌ها همچنین ماده‌ای تولید می‌کنند که به کنترل فشار خون و تولید گلبول‌های قرمز خون کمک می‌کند.

شناخت سرطان

سرطان در سلول‌ها، یعنی عامل اصلی تولید بافت‌ها، شروع می‌شود. بافت‌ها هم اعضاء و اندام بدن را می‌سازند.

به‌طور طبیعی، سلول‌ها رشد کرده و هنگامی‌که بدن به سلول‌های جدید نیاز دارد، تقسیم شده و سلول جدید تولید می‌کنند. وقتی سلول‌ها پیر می‌شوند، می‌میرند و سلول‌های جدید جای آنها را می‌گیرند.

گاهي این فرآیند منظم، اشتباه پیش می‌رود. سلول‌های جدید زمانی‌که بدن به آنها نیاز ندارد تشکیل می‌شوند و سلول‌های پیر هم در زمانی‌که باید بمیرند، از بین نمی‌روند. این سلول‌های اضافه، تشکیل توده‌ای از بافت را می‌دهند که به رشد زائد و یا تومور معروف است. البته تمام تومورها سرطان نیستند.

تومورها خوش‌خیم (غیرسرطانی) و یا بدخیم (سرطانی) هستند.

تومورهای خوش‌خیم سرطانی نیستند.
تومورهای خوش‌خیم به‌ندرت زندگی انسان را تهدید می‌کنند.
معمولاً، تومورهای خوش‌خیم می‌توانند برداشته شوند و به‌ندرت دوباره رشد می‌کنند.

سلول‌های تومورهای خوش‌خیم به بافت‌های اطراف خود و یا دیگر قسمت‌های بدن گسترش نمی‌یابند.

تومورهای بدخیم، سرطانی هستند.

تومورهای بدخیم عموماً جدی‌تر بوده و ممکن است زندگی بيمار را تهدید کنند.
تومورهای بدخیم را معمولاً می‌توانند بردارند، اما آنها احتمالاً دوباره رشد می‌کنند.
سلول‌های تومورهای بدخیم به بافت‌ها و اندام اطراف هجوم برده و به آنها آسیب مي‌رسانند. همچنین، سلول‌های سرطانی می‌توانند از تومور بدخیم جدا شده و وارد جریان خون و یا دستگاه لنفاوی شوند. به همین طریق است که سلول‌های سرطانی از سرطان اولیه (تومور اولیه) جدا شده و گسترش می‌یابد و تومورهاي جدیدی در سایر اندام تولید می‌کند. گسترش سرطان متاستاز نامیده‌ می‌شود. انواع مختلف سرطان، تمایل به گسترش به قسمت‌های مختلف بدن دارند.
انواع مختلفی از سرطان وجود دارد که احتمال دارد در کلیه‌‌ها آغاز شود. این مقاله دربارۀ سرطان سلول کلیوی (Renal Cell Cancer) است که رایج‌ترین نوع سرطان کلیه در بزرگسالان به شمار می‌‌آید. این نوع سرطان آدنوکارسینوم (Adenocarcinoma) کلیوی و یا هایپرنفروم (Hypernephroma) هم نامیده می‌شود. نوع دیگری از سرطان به نام کارسینوم سلول ترانزیشنال (Transitional Cell Carcinoma) هم وجود دارد که برکلیه‌ها اثر می‌گذارد. این نوع سرطان شبیه به سرطان مثانه بوده و اغلب مانند سرطان مثانه درمان می شود. تومور ویلم (Wilm’s Tumor) رایج‌ترین نوع سرطان کلیه در میان کودکان است. این سرطان با سرطان کلیه در بزرگسالان فرق دارد و به درمان متفاوتی هم نیاز دارد.

وقتي كه سرطان کلیه به بیرون از کلیه گسترش می‌یابد، سلول‌های سرطانی اغلب در غدد لنفاوی اطراف یافت می‌شوند. سرطان کلیه همچنین گاهي به ریه‌‌ها، استخوان‌ها و یا کبد نفوذ مي‌كند. و نیز ممکن است از یک کلیه به کلیۀ دیگر گسترش پیدا کند.

زمانی‌که سرطان از مکان اولیه خود به دیگر نقاط بدن گسترش می‌یابد (متاستاز)، تومور جدید دارای همان سلول‌های غیرطبیعی بوده و همان نام تومور اولیه را خواهد داشت. برای مثال، اگر سرطان کلیه به ریه‌‌ها سرایت کند، سلول‌های سرطانی در ریه‌‌ها در واقع سلول‌های سرطان کلیه هستند. این بیماری سرطان کلیه متاستاتیک است و نه سرطان ریه و به شکل سرطان کلیه، و نه سرطان ریه، درمان می‌شود. پزشکان تومور جدید را بیماری متاستاتیک و یا بیماری دوردست می‌نامند.

سرطان کلیه: چه کسی در معرض خطر است؟

سرطان کلیه بیش‌تر در افراد بالای 40 سال اتفاق می‌افتد اما هیچ‌کس علت دقیق این بیماری را نمی‌داند. پزشکان به‌ندرت می‌توانند توضیح دهند که چرا یک فرد به سرطان کلیه مبتلا می‌شود و دیگری نمی‌شود. به‌هرحال، کاملاً روشن است که سرطان کلیه «مسری» نیست، یعنی هیچ‌کس از شخص دیگری به این بیماری مبتلا نمی‌شود.

تحقیق نشان داده‌ که كساني که دارای عوامل خطرزای ابتلا به بیماری هستند بیش‌تر در معرض ابتلا به بیماری سرطان کلیه قرار دارند. عامل خطرزا به هر چیزی اطلاق می‌شود که احتمال ابتلای فرد را به آن بیماری افزایش می‌دهد.

مطالعات، عوامل خطرزای زیر در مورد ابتلا به بیماری سرطان کلیه را مشخص کرده‌‌است:

استعمال دخانیات: سیگار کشیدن عامل خطرزای اصلی به‌حساب می‌آید. سیگاری‌ها دو برابر بیش‌تر از غیرسیگاری‌ها در معرض ابتلا به این بیماری هستند. مصرف سیگار برگ نیز می‌‌تواند خطر ابتلا به این بیماری را افزایش می‌دهد.
چاقی مفرط: كساني كه دچار چاقی مفرط هستند بیش‌تر در معرض ابتلا به این بیماری قرار دارند.
فشار خون بالا: فشارخون بالا خطر ابتلا به سرطان کلیه را افزایش می‌دهد.
دیالیز طولانی‌مدت: دیالیز نوعي درمان در كساني است که کلیه‌های آنها خوب کار نمی‌کند. دیالیز مواد زائد را از خون جدا می‌سازد. دیالیز شدن طی مدت چندین سال باعث افزایش خطر ابتلا به سرطان کلیه می‌شود.
سندروم ون هیپل- لینداو (VHL يا Von Hippel-Lindau) : بیماری بسیار نادري است که در برخی خانواده‌ها بروز می‌‌کند. این بیماری در اثر تغییراتی در ژن (وی.اچ.ال) VHL به‌وجود می‌آید. یک ژن غیرطبیعی (وی.اچ.ال) VHL خطر ابتلا به سرطان کلیه را افزایش می‌دهد، و گاهي باعث افزایش کیست و یا تومورهایی در چشم‌ها، مغز و دیگر اعضای بدن می‌شود. اعضای خانواده، آنهایی که دچار این سندروم هستند لازم است جهت بررسی ژن غیرطبیعی (وی.اچ.ال) VHL تحت آزمایش قرار بگیرند. پزشکان ممکن است برای كساني که دارای ژن غیرطبیعی (وی.اچ.ال) VHL هستند، قبل از اینکه علائم بروز کند شیوه‌هایی را جهت بهبود، تشخیص سرطان کلیه و دیگر بیماری‌ها پیشنهاد کنند.
شغل: برخی افراد بیش‌تر در معرض خطر ابتلا به سرطان کلیه هستند، زیرا آنها در معرض تماس با برخی مواد شیمیایی خاص و یا عناصری در محل کار خود قرار می‌گیرند. کارگرانی که در كوره‌هاي زغال‌سنگ در صنعت فولاد و آهن کار می‌‌کنند در خطر ابتلا به این بیماری قرار دارند. کارگرانی هم که درمعرض پنبه ‌نسوز و کادمیوم (Cadmium) قرار دارند نیز در خطر هستند.
در ايران 93 مورد سرطان كليه گزارش شده است.

بیش‌تر كساني که دارای عوامل خطرزای ابتلا به این بیماری هستند، دچار سرطان کلیه نمی‌شوند. از طرف دیگر، بیش‌تر آنهايي که دچار این بیماری می‌شوند هیچ‌گونه علائم خطر شناخته‌‌شده‌ای جهت ابتلا به سرطان در آنها یافت نمی‌شود. آنهايي که فکر می‌کنند که ممکن است در معرض خطر ابتلا به این بیماری باشند، بایستی این نگرانی خود را با پزشکشان در میان بگذارند. پزشک ممکن است بتواند شیوه‌هایی را براي کاهش خطر ابتلا به بیماری پیشنهاد داده و برنامه مناسبی را برای معاینه عمومی طراحی کند.

علائم بیماری

علائم رایج سرطان کلیه عبارتند از:

وجود خون در ادرار (که ادرار را کمی مایل به قرمز تا قرمز پررنگ می‌‌کند.)
احساس درد در پهلو که از بین نیز نمی‌رود.
توده‌ای در پهلو و یا شکم.
کاهش وزن.
تب.
احساس خستگی زیاد و یا احساس ضعف عمومی بدن.
اکثر اوقات، این علائم به معنی سرطان نیستند. یک عفونت، کیست، و یا دیگر مشکلات هم می‌توانند باعث بروز همین علائم شوند. شخصی که دچار هر يك از این علائم است باید برای تشخیص هرگونه مشکل و درمان هرچه سریع‌تر آن، به پزشک مراجعه کند.

تشخیص بیماری

اگر بیمار علائمی دارد که نشان‌دهنده سرطان کلیه است، پزشک ممکن است یک یا چند مورد از روش‌های زیر را جهت تشخيص بيماري او به‌كار برد:

معاینه فیزیکی: پزشک علائم عمومی سلامت فردی، تب و یا فشار خون بالا را بررسی می‌کند. وی همچنین شکم و پهلوها را جهت بررسی احتمالی تومور لمس می‌کند.
آزمایش ادرار: ادرار جهت بررسی خون و دیگر علائم بیماری بررسی می‌شود.
آزمایش خون: آزمایشگاه، نمونه‌ای از خون را جهت بررسی نحوه عملكرد کلیه‌ها بررسی می‌کند، و در صورت لزوم میزان مواد مختلفی از قبیل کراتینین را مورد سنجش قرار مي‌دهد. سطح بالای کراتینین معرف خوب كار نكردن کلیه‌ها است.
(IVP- Intravenous Pyelogram) : پزشک مادۀ رنگی را به بازوی فرد تزریق می‌کند. رنگ در کل بدن حرکت کرده و در کلیه‌ها جمع می‌شود. مادۀ رنگی باعث می‌شود کلیه‌ها در اشعۀ ‌ايكس بهتر نشان داده ‌شوند. سپس همان‌طور که رنگ در کلیه‌ها حرکت کرده و به لوله حالب (Ureter) و مثانه می‌رود، یک سری اشعه ايكس آن را تعقیب می‌کند. اشعۀ ايكس تومور کلیه و یا هر مشکل دیگري را نشان خواهد داد.
سی.‌تی‌.اسکن (CAT Scan): دستگاه اشعۀ ايكس که به کامپیوتر متصل است یک‌سری عکس دقیق از کلیه‌ها می‌‌گیرد. ممکن است به بیمار مادة رنگی تزریق شود که کلیه‌ها واضح‌تر در عکس نشان داده ‌شوند. اِی.‌سی.‌تی.‌اسکن (ACT) می‌تواند تومور کلیه را نشان دهد.
سونوگرافی (Ultrasound): دستگاه سونوگرافی از امواج صوتی که قابل شنیدن برای افراد نیست استفاده می‌کند. امواج پس از برخورد به كليه‌ها منعكس مي‌شوند و یک کامپیوتر با استفاده از پژواک صدا، عکسی به نام سونوگرام تولید می‌کند، كه تومور و یا کیست در عکس ظاهر خواهد شد.
بیوپسی (نمونه‌برداری): در پاره‌اي موارد، پزشک نمونه‌برداری انجام مي‌دهد. نمونه‌برداری به برداشتن بافت جهت بررسی سرطان اطلاق می‌شود. پزشک جهت برداشتن مقدار کمی از بافت، سوزن باریکی را از طریق پوست وارد کلیه می‌کند، و برای هدایت سوزن از سونوگرافی و یا اشعه ‌ايكس استفاده مي‌کند. آسیب‌شناس هم با استفاده از میکروسکوپ سلول‌های سرطانی در بافت را بررسی می‌‌کند.
جراحی: در بسیاری از موارد، براساس نتایج سی‌تی‌اسکن، سونوگرافی، و اشعۀ‌ ايکس، پزشک اطلاعات کافی را جهت توصیه به جراحی برای برداشتن قسمتی و یا همه کلیه به‌دست می‌آورد. آسیب‌شناس هم با بررسی بافت در زیر میکروسکوپ تشخیص نهایی خود را اعلام خواهد كرد.
مرحله‌بندی

برای طرح بهترین درمان، پزشک بايد مرحله (درجه شدت) بیماری را بداند. مرحله بیماری به اندازه تومور، و اينكه سرطان گسترش یافته يا نه و به چه قسمت‌هایی از بدن رسوخ كرده است، بستگي دارد.

مرحله‌بندی شامل مواردی از قبیل آزمایش‌هاي عکس‌برداری از قبیل سونوگرافی و یا سی.‌تی.‌اسکن مي‌شود. پزشک همچنین ممکن است از ام.‌آر.‌آی. (MRI) نیز استفاده کند. برای چنین آزمایشی، یک آهنربای قوی که به کامپیوتر متصل است عکس‌های دقیقی از اعضای بدن و رگ‌های خونی برمی‌دارد.

پزشکان سرطان کلیه را براساس مراحل زیر درجه‌بندي می‌کنند:

مرحله يك (1): مرحله اولیه سرطان کلیه است. تومور به اندازه 7 سانتی‌متر و حداکثر به اندارۀ یک توپ تنیس است. سلول‌های سرطانی تنها در کلیه یافت می‌شوند.
مرحله دو (2): این مرحله هم، مرحله اولیه سرطان کلیه به‌حساب می‌‌آید، اما تومور بزرگ‌تر از 7 سانتی‌‌متر است. سلول‌های سرطانی فقط در کلیه یافت می‌شوند.
مرحله سه (3): شامل یکی از موارد زیر است:
تومور فراتر از کلیه‌ها نرفته‌، اما سلول‌های سرطانی دردستگاه لنفاوی و در یکی ازغدد لنفاوی اطراف گسترش یافته‌، و یا
تومور به غده آدرنال و يا لايه‌هاي چربي و بافت‌هاي فيبري (لیفی) که کلیه‌ها را احاطه کرده‌اند هجوم برده‌، اما سلول‌های سرطانی فراتر از بافت فیبریوس نرفته‌اند. سلول‌های سرطانی ممکن است در یکی از غدد لنفاوی اطراف یافت شوند؛ و یا
سلول‌های سرطانی از کلیه به رگ‌های خونی بزرگ اطراف رسوخ كرده‌اند. سلول‌های سرطانی ممکن است در یکی از غدد لنفاوی اطراف هم یافت شوند.
• مرحله چهار (4): شامل یکی از موارد زیر است:

تومور از بافت فیبریوس (لیفی) که کلیه‌ها را دربرمی‌گیرد فراتر رفته‌، و یا
سلول‌های سرطانی در بیش‌تر از یک غدۀ لنفاوی یافت می‌شوند، ویا
سرطان به دیگر قسمت‌های بدن از قبیل ریه‌‌ها نفوذ كرده ‌است.
سرطان عاده سرطانی است که بعد از درمان عود می‌کند (برمی‌گردد). سرطان ممکن است به کلیه و یا قسمت دیگری از بدن برگردد.

درمان

بيماران مبتلا به سرطان کلیه، اغلب می‌خواهند که نقش فعالی در تصمیم‌گیری برای مراقبت‌های پزشکی خود داشته‌ باشند. آنها می‌خواهند تا آنجا که امکان دارد دربارۀ بیماری خود و درمان آن آگاهی پیدا کنند. به‌هرحال، شوک و فشارهاي عصبي (استرس) بعد از تشخیص ملانوم، فکر کردن دربارۀ تمامی چیزهایی را که بيمار می‌خواهد از پزشک بپرسد، مشکل مي‌کند. تهية فهرستی از سؤال‌ها قبل از ملاقات با پزشک مفید است. بیمار براي به‌خاطر ‌سپردن گفته‌های پزشک می‌تواند یادداشت بردارد و یا از پزشک اجازه بگیرد که از ضبط صوت استفاده کند. بعضي‌ها نیز از یکی از اعضای خانواده و یا دوست خود می‌خواهند تا وی را در هنگام گفت‌وگو با پزشک – جهت شرکت در بحث و یادداشت‌برداری یا فقط گوش‌دادن – همراهی کند.

در مواردي، پزشک، بیمار را به متخصص ديگري ارجاع مي‌دهد و یا خود بیمار تقاضای ارجاع به متخصصین ديگر را مي‌كند. متخصصاني که سرطان کلیه را درمان می‌کنند عبارتند از پزشکانی که در درمان سیستم ادراري تخصص دارند (اورولوژیست) و پزشکانی که در سرطان تخصص دارند.

شیوه‌های درمان

مبتلايان به سرطان کلیه ممکن است تحت عمل جراحی، آمبولیزه (مسدود)کردن شریان (Embolization)، پرتودرمانی، درمان بیولوژیک، و یا شیمی‌درمانی قرار بگیرند. برخی از بيماران هم ترکیبی از درمان‌ها را دریافت مي‌کنند.

در هر مرحله از بیماری، مبتلايان به سرطان کلیه، درمانی را براي کنترل درد و یا علائم دیگر، کاهش عوارض جانبی درمان و کاهش مشکلات عاطفی و عملی دریافت مي‌کنند. این نوع درمان، مدیریت علائم بیماری، مراقبت‌های حمایتی و یا مراقبت‌های تسکینی نامیده شود.

بیمار می‌‌تواند از پزشک خود دربارۀ شرکت در یک پژوهش بالینی – که مطالعه تحقیقاتی شیوه‌های جدید درمان است – نظر بخواهد. بخش «امیدهای تحقیقات سرطان» اطلاعات بیش‌تری را دربارۀ پژوهش‌های بالینی ارائه می‌کند.

جراحی

جراحی رایج‌ترین نوع درمان برای سرطان کلیه است و نوعی درمان موضعی به‌حساب می آید. جراحی، سرطان در کلیه و نواحی نزدیک به تومور را درمان می‌کند.

به جراحی که جهت برداشتن کلیه انجام می‌شود نفرکتومی (خارج كردن كليه) (Nephrectomy) می‌گویند. انواع مختلفی از نفرکتومی هست که نوع آن اساساً بستگی به مرحله تومور دارد. پزشک می‌تواند هر نوع درمان را تشریح کرده و توضیح دهد که کدام مورد، مناسب‌ترین نوع درمان برای بیمار است.

برداشتن کامل کلیه (Radical Nephrectomy): سرطان کلیه معمولاً از طریق نفرکتومی اساسی درمان می‌شود که در آن جراح تمام کلیه همراه با غده آدرنال و قسمتی از بافت اطراف آن را برمی‌دارد. تعدادي از غدد لنفاوی اطراف نیز ممکن است برداشته‌ شوند.
برداشتن سادۀ کلیه (Simple Nephrectomy): جراح فقط کلیه را خارج می‌‌کند، بعضي از بيماران مبتلا به سرطان کلیه در مرحله يك (1) معمولاً تحت عمل جراحی نفرکتومی ساده قرار مي‌گیرند.
برداشتن جزئي از کلیه (Partial Nephrectomy): جراح تنها بخشی از کلیه را که حاوی تومور است خارج می‌‌کند. این نوع جراحی معمولاً برای بيماراني به‌کار مي‌رود که تنها یک کلیه دارند يا سرطان بر هر دو کلیه آنها اثر گذاشته ‌است. علاوه بر این، بیمارانی که تومور کلیۀ آنها کوچک (کم‌تراز 4 سانتی‌متر) است هم ممکن است تحت این جراحی قرار بگیرند.

آمبولیزه کردن شریان

آمبولیزه کردن شریان، نوعی درمان موضعی است که تومور را کوچک می‌کند. گاهي این درمان قبل از عمل جراحي انجام می‌شود تا آن را ساده‌تر کند. زمانی‌که امکان جراحی وجود ندارد، آمبولیزاسیون ممکن است جهت کمک به کاهش علائم سرطان کلیه مورد استفاده قرار گيرد.

پزشک یک لوله باریک (کاتتر) را داخل رگ خونی پا وارد می‌کند. لوله از داخل رگ خونی اصلی (شریان کلیه) که فراهم‌کننده خون برای کلیه است عبور داده می‌شود، و جهت انسداد جریان خون به کلیه ماده‌ای را وارد خون می‌کند و این انسداد مانع رسیدن اکسیژن و دیگر مواد مورد نیاز جهت رشد تومور می‌شود.

پرتودرمانی

پرتودرمانی (که به آن رادیوتراپی هم می‌‌گویند) نوعی دیگر از درمان موضعی است. در پرتودرمانی از اشعۀ با انرژی بالا جهت از بین بردن سلول‌های سرطانی استفاده می‌شود. این نوع درمان فقط بر سلول‌های سرطانی در ناحیه مورد درمان اثر می‌گذارد. دستگاه بزرگی، پرتو را به بدن می‌فرستد. بیمار در بیمارستان و یا درمانگاه به مدت 5 روز در هفته و طی چندین هفته این درمان دریافت خواهد کرد.

تعداد کمی از بیماران قبل از جراحی جهت کوچک‌ کردن تومور تحت پرتودرمانی قرار می‌گیرند. بعضي نیز آن‌ را بعد از جراحی و جهت از بین بردن سلول‌های سرطانی باقی‌مانده در محل تحت پرتو درماني قرار مي‌گيرند. كساني که می‌توانند تحت عمل جراحی قرار بگیرند ممکن است جهت تسکین درد و دیگر مشکلات به‌وجود آمده در اثر سرطان، تحت پرتودرمانی قرار بگیرند.

درمان بیولوژیک

درمان بیولوژیک نوعی درمان سیستمیک (فراگیر) است. در این نوع درمان از ماده‌‌ای استفاده می‌شود که از طریق جریان خون وارد سلول‌ها شده و تمام سلول‌های بدن را تحت تأثیر قرار می‌دهد. درمان بیولوژیک از توانایی طبیعی بدن (سیستم ایمنی) جهت مبارزه با سرطان استفاده می‌کند.

پزشک بعضي از بیمارانی که دارای سرطان متاستاتیک کلیه هستند، Intrfiro Alph و یا Interleukin2 (که IL-2 و یا Aldesleukin نامیده می‌شوند) تجویز مي‌کند. بدن به‌طور طبیعی این ماده‌ها را به مقدار کم و در پاسخ به عفونت‌ها و سایر بیماری‌ها تولید می‌کند. برای درمان سرطان، این مواد در مقادیر زیاد در آزمایشگاه ساخته می‌شوند.

شیمی‌درمانی

شیمی‌درمانی نیز نوعی درمان سیستمیک است. داروهای ضدسرطان از طریق خون در کلیه قسمت‌های بدن جريان مي‌ِيابند. اگرچه که این داروها برای درمان بسیاری از بیماری‌ها مفید واقع شده‌اند، اما برای مبارزه با سرطان کلیه استفاده کمی دارند. به‌هرحال، بسیاری از پزشکان درحال مطالعۀ داروهای جدید و ترکیبات دارویی جدیدی هستند که ممکن است مؤثر واقع شوند. بخش «امیدبخشی تحقیقات سرطان» اطلاعات بیش‌تری را دربارۀ این مطالعات ارائه می‌دهد.

عوارض جانبی درمان سرطان

از آنجا ‌که درمان ممکن است به بافت‌ها و سلول‌های سالم آسیب برساند، بنابراین عوارض جانبی ناخواسته رایج هستند. این عوارض جانبی بستگی به بسیاری از عوامل، از قبیل محل تومور و نوع و میزان درمان دارد. عوارض جانبی معمولاً برای همۀ افراد یکسان نبوده و حتی هر جلسۀ درمان با جلسۀ دیگر تفاوت دارد. قبل از شروع درمان، گروه پزشكي، عوارض جانبی احتمالی را برای بیمار تشریح کرده و راه‌هایی را جهت کمک به بیمار برای مدیریت آنها پیشنهاد می‌کند.

جراحی

بهبود بعد از جراحی نیاز به زمان دارد. زمان لازم جهت بهبود برای هر بيمار متفاوت است. بیماران اغلب در روزهای اول بعد از جراحی احساس ناراحتی می‌کنند. بهرحال، دارو معمولاً می‌توانند درد را کنترل کند. بیمار باید قبل از جراحی، درمورد برنامه‌ای جهت تسکین درد با پزشک و یا پرستار خود صحبت کند. در صورت نیاز به تسکین بیش‌تر درد، پزشک می‌تواند بعد از جراحی برنامه را تغییر دهد.

احساس ضعف و خستگی برای مدتی بعد از عمل، رایج است. گروه مراقب پزشكي با کنترل میزان مایعات مصرف‌شده توسط بیمار و میزان ادرار تولید شده، علائم احتمالی مشکلات کلیه را تحت‌نظر قرار می‌دهد. آنها همچنین مراقب علائم خونریزی، عفونت، و یا دیگر مشکلاتی را که نیاز به درمان فوری دارند هستند. تست‌های آزمایشگاهی به گروه مراقب پزشكي کمک می‌کند که علائم بروز مشکلات را زیر نظر داشته‌باشد.

اگر یک کلیه برداشته ‌شود، کلیه باقیمانده عموماً قادر خواهد بود که کار هر دو کلیه را انجام دهد. اما اگر کلیه باقیمانده به‌خوبی کار نکند و یا هر دو کلیه برداشته‌ شوند، برای تصفیۀ خون باید دیالیز انجام شود. برای تعداد کمی از بیماران هم، پیوند کلیه می‌تواند یک گزینه باشد. برای انجام این فرآیند، جراح متخصص پیوند، کلیه سالم یک اهداکننده را جایگزین کلیه بیمار می‌کند.

آمبولیزه کردن شریان

بعد از آمبولیزه کردن شریان، برخی بیماران دچار کمردرد و یا تب خواهند شد. دیگر عوارض جانبی عبارتند از حالت تهوع و استفراغ.

پرتودرمانی

عوارض جانبی پرتودرمانی بستگی زیادی به میزان پرتوي داده‌ شده و محل مورد درمان دارد. ممکن است بیمار در طول پرتودرمانی و به‌خصوص در طی هفته‌های آخر درمان بسیار احساس خستگی کند. استراحت از اهمیت بالایی برخوردار است، اما پزشکان اغلب توصیه می‌کنند که بیماران تا حد امکان فعال باقی بمانند.

پرتودرمانی کلیه و نواحی اطراف آن بعضي وقت‌ها باعث تهوع، استفراغ، اسهال، و یا ناراحتی در دفع ادرار مي‌شود. پرتودرمانی همچنین باعث کاهش تعداد گلبول‌های سفید سالم خون، که در بدن در مقابل عفونت دفاع می‌کنند، خواهد شد. علاوه براین، پوست در نواحی مورد درمان گاهي قرمز، خشک و حساس مي‌شود. با اینکه عوارض جانبی پرتودرمانی می‌تواند باعث ناراحتی شود، پزشک معمولاً آنها را درمان و یا مهار مي‌کند.

درمان بیولوژیک

درمان بیولوژیک گاهي باعث علائمی شبیه به آنفلولانزا، مثل چاییدن، تب، درد مفاصل، ضعف، از دست دادن اشتها، تهوع، استفراغ و اسهال مي‌شود. بعضي بیماران دچار خارش پوست مي‌شوند. این مشکلات می‌تواند جدی باشد، اما بعداز اینکه درمان متوقف شود برطرف می‌شوند.

شیمی‌درمانی

عوارض جانبی شیمی‌درمانی بستگی زیادی به داروهای به‌خصوص و میزان مصرف آن در هر وعده دارد. به‌طور کلي، داروهای ضدسرطان بر سلول‌هایی که به‌سرعت تقسیم می‌شوند تأثیر می‌گذارند، به‌خصوص بر:

سلول‌های خونی: این سلول‌ها با عفونت مبارزه کرده، به انعقاد خون کمک می‌کنند و اکسیژن را به تمام نقاط بدن می‌رسانند. وقتي كه داروها بر سلول‌های خونی اثر می‌گذارند، احتمال بیش‌تری هست که بیمار به عفونت دچار شود، به‌سادگی کبود شده و یا خونریزی کند و ممکن است احساس ضعف و خستگی هم بکند.
سلول‌های موجود در ریشه مو: شیمی‌درمانی می‌تواند منجر به ریزش مو شود. ولي موها دوباره رشد می‌کنند، اما موهای جدید گاهي تا حدودی در رنگ و بافت متفاوت از قبل خواهند بود.
سلول‌هایی که دستگاه گوارش را می‌پوشانند: شیمی‌درمانی می‌تواند باعث كم‌اشتهایي، تهوع و استفراغ، اسهال، و یا سوزش لب و دهان شود. بسیاری از این عوارض جانبی با دارو قابل کنترل هستند.
تغذیه

بیمار باید در طول درمان سرطان، خوب تغذیه کند. آنها باید کالری کافی جهت حفظ وزن متعادل و پروتئین کافی جهت حفظ توانايي خود را دریافت کنند. تغذیه خوب اغلب به مبتلايان به سرطان کمک می‌کند که احساس بهتری داشته و انرژی کافی داشته ‌باشند.

اما خوب خوردن در بعضي مواقع مشکل است. اگر بیمار احساس خستگی و ناراحتی کند، معمولاً تمایلی به خوردن از خود نشان نمي‌دهد. علاوه براین، عوارض جانبی درمان از قبیل: کم‌اشتهایی، حالت تهوع، و یا استفراغ، می‌تواند مشکل‌ساز باشد. بعضي از بیماران در طول درمان سرطان، احساس مي‌کنند که غذا طعم خوبی ندارد.